واژگان شهری
ردیف | واژه | معنی |
۱. | شهر | شهر محدوده ای است که رسماً در تبعیت یک شهرداری است و بیش از ۲۵۰۰۰ نفر جمعیت ساکن دارد. شهرها دارای مراکز تجاری ، صنعتی ، سیاسی ، فرهنگی و اداری هستند. |
۲. | شهروند | شهرنشین یا شهروند کسی است که در شهر زندگی می کند و از حقوق و مزایای مدنی بهره مند است. |
۳. | محله | از مجموعه ساختمان های مسکونی و خدماتی است که از لحاظ بافت اجتماعی ساکنانش خود را اهل آن محل می دانند و دارای محدوده است |
۴. | ناحیه | در شهرها از بهم پیوستن چند محله ، ناحیه شهری تشکیل می شود. |
۵. | منطقه | در شهرهای بزرگ از بهم پیوستن چند ناحیه، منطقه شهری تشکیل می شود. |
۶. | حوزه شهری | به کلیه نقاطی اطلاق می شود که در داخل و خارج محدودۀ قانونی شهر قرار دارد. |
۷. | حوزه نفوذ شهری | محدوده ای پیرامون شهر که از نظر کارکرد، وابستگی های گوناگونی به شهر دارد، و برای نمونه، شرکت های شهری از آن منطقه کارگر استخدام می کنند. حوزۀ نفود هر شهر با در نظر گرفتن امکان دسترسی مراکز جمعیتی اطراف آن شهر به خدمات شهری(مدرسه ، درمانگاه، بازار و جز اینها )تعیین می شود. |
۸. | حوزه استحفاظی شهر | در شهرهایی که طرح جامع یا طرح هادی برای آنها تهیه شده و به تصویب رسیده باشد،محدودۀ استحفاظی مشخص می گردد که به آن حریم شهر نیز گفته می شود. حوزه استحفاظی آن قسمت از مناطق خارج از محدودۀ قانونی شهر است که در آن کنترل فعالیتهای عمرانی از قبیل تفکیک اراضی ، احداث و تعریض معابر و ایجاد ساختمان، زیر نظر شهرداری است و بر اساس قوانین مربوط به شهرداری انجام می شود. |
۹. | حومه شهر | نواحی ای است که اغلب در شعاع نزدیک شهرها قرار دارند، و خدمات مورد نیاز خود را از شهر تامین می کنند .حومه شهر بیشتر جزئی از خود شهر است که به دلیل گرانی زمین و یا آلودگی هوا در داخل شهر، در حاشیه احداث شده است. |
۱۰. | مرکز شهر | منطقه ای است جاذب سفرهای پیرامون، که ساختمان های اداری، تجاری وخدماتی در آن واقع شده اند. مرکز شهر معمولا در محل تقاطع خیابان هایاصلی شهر با یکدیگر شکل می گیرد. |
۱۱. | شکل شهر | شهرها از لحاظ شکل ظاهری و بافت مناطق و محله ها ، اشکال مختلفی دارند که علل آن می تواند موقعیت توپوگرافی، وجود مکان های جاذب جمعیت، آرادۀسیاسی و فعالیت های اقتصادی باشد. چند شکل اصلش شهر شامل مواردی است که در پی می آید: |
۱۲. | شهر خطی | شهری است که بر مبنای جاده های ترابری، رودخانه و یا امتداد دریا شکل گرفته باشد. در بیشتر موارد ، خطوط ترابری تعیین کنندۀ شکل شهر است و الگوی گسترش شهر به صورت خطی، در راستای مسیر ارتباطی(راه آهن ، جاده)یا رودخانه و دریاچه است. |
۱۳. | شهر قطاعی | شهری است که خیابان ها و معابر به شکل شعاع از پیرامون به مرکز شهر وصل می شوندو مناطق شهر به صورت قطاع هایی از هم متمایز می گردند، چنین شهرهایی عموماً دارای یک مرکز اند. |
۱۴. | شهر شطرنجی | شهری است که معابر آن عمود بر یکدیگر، وخیابان ها به صورت متقاطع اند. |
۱۵. | شهر چند هسته ای | شهرهای کوچک تنها دارای یک مرکز یا هستۀ مرکزی اند، اماشهرای بزرگ امروزی دارای هسته های متعدد هستند. دلیل شکل گیری بیش از یک هسته در شهرهای بزرگ ، موقعیت این مناطق از لحاظ قرار گرفتن بازار، ایستگاه های راه آهن و مترو و ترمینال های مسافربری و یا اماکن آموزشی در آنهاست که جمعیت شهری را به خود جذب می کنند. |
۱۶. | اراضی شهری | به زمین های اطلاق می گردد که در محدوده قانونی و حریم استحفاظی شهرها و شهرک ها قرار گرفته است. |
۱۷. | اراضی موات | منظور زمین هایی است که باالفعل مالک ندارند و سابقۀ مالکیت خصوصی شان معلوم نیست و کشت و زرع و بنا و آبادی نیز در آنها وجود ندارند. |
۱۸. | اراضی بایر | منظور زمین هایی است که سابقه عمران و احیا دارند و به تدریج به حالت موات در آمده اند، بدون این که مالکیت شان در نظر گرفته شده باشد. |
۱۹. | اراضی مباحه | اراضی موات و زمین های متروکه ای است که مالکان از آنها اعراض (رویگردانی ) کرده اند. |
۲۰. | افراز | مجزا کردن سهم مشاع هر یک از شرکا. |
۲۱. | تجمیع | چنانچه بتوان از نظر ثبتی دو یا چند قطعه زمین مجاور یکدیگر را تبدیل به یک پلاک ثبتی کرد، این عمل را تجمیع می گویند. |
۲۲. | مشاع | ملکی است که مالکیت آن بین چند نفر مشترک باشد. |
۲۳. | شخص حقیقی | افراد انسانی که موضوع حق و تکلیف باشند. |